مادر ای لطیف ترین گل بوستان هستی
تو شگفتی خلقتی
تو لبریز عظمتی
تو را دوست دارم و می ستایمت!
دست بر دعا بر می دارم و از خدای یگانه برایت برکت,رحمت و عزت می طلبم.
-جدا موندن از کسی که دوستش داری فرقی با مردن نداره , پس عمری که بی تو میگذرد مرگیست به نام زندگی
-عشق تو نکوست در شب و روز , دیدار تو خواب را بر چشمان هر تاریکی آشفته می کند
-آنکه دوستش داریم همه گونه حقی بر ما دارد حتی حق اینکه دوستمان نداشته باشد
-در عمق نگاه شور انگیزت لطافتی پیداست که گلبرگ در حسرت آن است
-منطق عشق آن است که هرچه کمتر داری بیشتر می توانی ایثار کنی
-به زندانی گفتن از تو تنهاتر کیست ؟ گفت کسی که دلش زندانی دیگریست
دلم نمی خواهد کسی در قفس تنهایی ام را حتی به بهانه دادن
دانه باز کند .
دلم نمی خواهد نسیم به درون قفس تنهایی ام به بهانه هوای تازه پر بکشد. دلم نمی خواهد که طلوع خورشید وغروب افتاب بر سقف اتاقم گذر کند . من در خلوت تنهایی خود یک به یک ابعاد زندگی ام را خراب می کنم تا دیگر
تکیه گاهی باقی نماند. می خواهم در پوچی زندگی در یکی از همین حفره ها بخوابم و دیگر بیدار
نشوم. می خواهم در وقت مردن نفرین کنم نفرین بر همهی ستاره ها که تو دوستشان
داری و نفرین بر نردبان انتظار که بلندایش از ابر ها گذشته و راه نفسم را بند اورده نفرین به تعلق به دلبستگی و نفرین به روح خودم که تا قیامت ولحظه ی
دمیدن صور ویلان وسر گردان بماند وقرارو ارام نگیرد. من بر خلاف........می خواهم ناشناس و گمنام بمانم و هیچ زائری به
ملاقاتم نیاید. من کجا زندگیم راگــــــــــــــــــــــــــــــــــــم کردم؟
امتحان عاشقی ...